یک لحظه سکوت

سکوت آدمی فقدان جهان و خداست.......فریاد را تصویر کن!

یک لحظه سکوت

سکوت آدمی فقدان جهان و خداست.......فریاد را تصویر کن!

عشق زیباترین خطای انسان است.

میگف همه چیز برایم چه بزرگ است و گذر زمان تا چه اندازه انها را کوچک میکند....
دوست مهربان من عشق شکلات هفت رنگ کودکیت نیست که با دستخورده شدن کوچک شود
دوست مهربان من عشق پول تو جیبی ماهانه ات نیست که با تورم بی ارزش شود 
دوست مهربان من عشق آهنگ به روز مورد علاقه ات نیست که تکراری شود
دوست مهربان من عشق لباس های دمده شده ات هم نیست که در چشمانت خفیف بیاید
دوست نازنینم عشق فرش کرمانیست هرچه پا بخورد زیباتر میشود
دوست نازنینم عشق آیینه ای قدیمیست که با هربار تمیزکاری خود را زیباتر در آن خواهی یافت
دوست نازنینم عشق همان شیرینی آن شکلات کودکیت است که در دهانت مانده
دوست گرانتر از جانم عشق همان بیست تومانی سبز رنگیست که هنوز در آلبومت داری و هر روز نگاهش میکنی
دوست گرانتر از جانم عشق همان برگهای زردیست که با عطوفت ار روی زمین برمیداری و در کیف پولت میگذاری
دوست من عشق انقدر بزرگ خواهد شد تا در قلب کوچک تو جای شود
در تنگنای قلبت ریشه بدواند و برای خودش جا باز کند.
دوست من تو به من عشق را آموختی
بی هیچ مبالغه ای
در دیکته هایی که گفتی کدامش این بود
یا من بد شاگردی کردم?
کدام کلاس از کوچک شدن عشق برایم گفتی
تمام حافظه ام را واکاوی کردم و هیچ به ذهنم نیامد
شاید این آخرین نکته ای بود که گفتی
جسارت بی ادبانه ام را ببخش
اما این نکته ات را نسنجیده گفتی
یا نکته ی مبهمی داشت که در حد من نبود
ولی همین را خوب میدانم عشق زیباترین خطای انسان است.

صراط مستقیم

صراط مستقیم برایم پر و پیچ شده

در کدام پیچ به بیراهه رفتم ام نمیدانم 

راهم را دیگر به هیچ آبادی پیدا نخواهم کرد 

هر چهار راه اطرافم کوره راهند 

میخواهم راه را در همین بیراهه بسازم 

مستقیم ترین راه را به قلبش خواهم ساخت

قاب سه در چهار

چن روزیست قاب سه در چهاری در خیالم آویزان شده است. تمامش را با تمامی جزییات تجسم کرده ام. لباس هایت، صورتت، لبخند ظریف روی لب هایت، عطر ملایمت، حتی صدای گام هایت، تعداد گام هایت و حتی رز قرمز در دستت را یک یه یک ترسیم کرده ام. از هر دوازده رنگ مداد رنگی ام تمام و کمال استفاده کرده ام. حتی مدادسیاه دست نخورده را برای موهایت، و شاید مداد کوچک قرمز تمام شد. رز این مرتبه قرمزتر از همیشه است. 

خودم هم چن روزیست روی پله ها یخ بسته ام. سرمای هوا را هیچ چیز و هیچکس جز خودت گرم نخواهد کرد. تا صدای قدم هایت را نشنوم از زمین جدا نخواهم شد. تو میای و حال و هوایم جان خواهد گرفت.... 

ساعتم باران خورده است. به تندی گذشته کار نمی کند. نمی دانم تو با کدام ساعت قرارمان را تنظیم کرده ای... می ترسم از خواب ماندن ساعت تو و شاید خواب ماندن خودت.دو سه روزیست دلهره ساعت 9 یا ده یا ....دارم. خواب بر چشمانم حرام شده. نمی دانم آشوب دلم برای چیست..آمدنت.......دیر آمدنت ......و یا ........ 

نه حتما خواهی آمد.امشب فکرم، قلبم و تمام وجودم خبر آمدنت را میدهند. حتی سکوت محض امشب مژده آمدنت را میدهد. مثل همیشه آرام و مهربان، با لبخند روی لب هایت و با غم در چشمانت. فردا روز موعود خواهد بود......در انتظار آمدنت هستم......انتظار را تمام کن.....بیا تا در این انتظار کشنده جان نداده ام...آمدنت را ایمان دارم..تنها فاصله را کمی زودتر کم کن... 

روز دیگر را هم چشم به راه خواهم ماند...فردا خواهی آمد.  

قهوه تلخ

دوست دارم   

..

و شاید این دفعه غلیظ تر، بدون هیچ چاشنی  

میترسم تلخیش تو را بزند  

روحانی به بهشتی آمد.

روحانی: سانتریفیوژ بچرخد، اما چرخ زندگی مردم و اقتصاد هم بچرخد.  

  

روحانی: نه تنها انرژی هسته‌ای، بلکه فناوری هسته‌ای و نه‌تنها فناوری هسته‌ای، که حتی غنی‌سازی حق مسلم ماست؛ اما در کنارش پیشرفت و توسعه هم حق مسلم ماست. بهبود معیشت مردم و رفاه مردم هم حق مسلم ماست. شکستن و ویران کردن ساختمان منحوس تحریم ظالمانه هم حق مسلم ماست. 

 

روحانی : دانشجویان ما دیده‌بان علم و سیاست هستند. هر کجا که دانشجو ببیند حرکتی در این کشور اعم از دولت یا هر نهاد دیگری از مسیر عقلانیت، خردورزی و منافع ملی فاصله می‌گیرد، صدای رسای دانشجو برای جلوگیری از انحراف بلند خواهد بود.

 

 

امروز دوباره حس زنده بودن 

حس امید در ایران 

حس امید در میان دانشجویان 

حس دانشجو بودن را داشتم 

 

روز دانشجو مبارک